نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:
اسم پسر



موزیک و سایر امکانات

اسم دختر





رد دیر وقت،خسته ازکار به خانه برگشت دم در پسر 5ساله اش را دید که در انتظار او بود: سلام بابا!یک سوال از شما بپرسم؟ بله حتما چه سوالی؟ بابا !شما برای هرساعت کارچقدر پول میگیرید؟ مرد با ناراحتی پاسخ داد این به تو ارتباطی ندارد.چرا چنین سوالی می کنی؟ فقط می خواهم بدانم. اگر باید بدانی بسیارخوب می گویم:20 دلار! پسرکوچک درحالی که سرش پائین بود آه کشید٬ بعد به مرد نگاه کرد و گفت:میشود به من 10دلارقرض بدهید؟ مرد عصبانی شدو گفت :من هر روز سخت کار می کنم و پولی برای خریدن یک اسباب بازی مزخرف و برای چنین رفتارهای کودکانه وقت ندارم. پسر کوچک آرام به اطاقش رفت و در را بست. بعد از حدود یک ساعت مرد آرام تر شدو فکر کردکه با پسرکوچکش خیلی تند وخشن رفتارکرده شاید واقعا چیزی بوده که اوبرای خریدنش به 10دلار نیازداشته است.به خصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد که پسرک از پدرش درخواست پول کند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد. خوابی پسرم؟ نه پدر، بیدارم من فکر کردم که شاید با تو خشن رفتار کرده ام امروز کارم سخت و طولانی بود و همه ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این 10دلاری که خواسته بودی.پسر کوچولو خندید، و فریاد زد: متشکرم بابا بعد دستش را زیر بالش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد مرد وقتی دیدپسرکوچولو خودش هم پول داشته،دوباره عصبانی شد و با ناراحتی گفت:با اینکه خودت پول داشتی چرا دوباره درخواست پول کردی؟ پسر کوچولوپاسخ داد :برای اینکه پولم کافی نبود، ولی من حالا 20 دلار دارم آیا می توانم یک ساعت از کارشمابخرم تافردا زودتر به خانه بیایید؟ من شام خوردن با شما را خیلی دوست دارم

[+] نوشته شده توسط armin در 22:47 | |







دل

دل من تـنها بـود ، دل من هرزه نـبـود ... دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا به کجا ؟! معـلـوم است ، به در خانه تو ! دل من عادت داشـت ، که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری که تو هر روز آن را به کناری بزنی ... دل من ساکن دیوار و دری ، که تو هر روز از آن می گـذری . دل من ساکن دستان تو بود دل من گوشه یک باغـچه بـود که تو هر روز به آن می نگری راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!

[+] نوشته شده توسط armin در 1:8 | |







تو را گم می کنم

 

 


 

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب


 

بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب


 

                              تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه


 

                               چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب


 

 


 

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم


 

با اشکتمام کوچه را تر کردم


 

وقتی که شکست بغض تنهایی من


 

وابستگی ام را به تو باور کردم


 

 


 

طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته


 

شعر می گویم به یادت در قفس غمگین و خسته


 

من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی


 

ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی


[+] نوشته شده توسط armin در 16:1 | |







سال ها پرسیدم از خود کیستم؟

 

 

 

سال ها پرسیدم از خود کیستم؟

 

آتشم؟ شورم؟ شرارم؟ چیستم؟

 

دیدمش امروز و دانستم کنون

 

او به جز من ، من به جز او نیستم

 

 

شب های دراز بی عبادت، چه کنم

 

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

 

گویند کریم است و گنه می بخشد

 

گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم

 

 

 

نمی دانم که دانستى دلیل گریه هایم را

 

نمی دانم که حس کردى حضورت درسکوتم را

 

و می دانم که میدانى ز عاشق بودنت مستم

 

وجود ساده ات بوده که من اینگونه دل بستم


[+] نوشته شده توسط armin در 15:47 | |







عشق یعنی...

 

 

 

چه زیباست به خاطرتو زیستن و برای تو ماندن و به پای تو سوختن  و

 چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن ، برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن . 

 ای کاش می دانستی بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه ناشکیباست... 

 


[+] نوشته شده توسط armin در 14:35 | |







روی قبرم بنویسید

روی قبرم بنویسید کبوتر شد ورفت زیرباران غزلی خواند،دلش تر شد ورفت چه تفاوت که چه خورده است"غم دل"یا"سم" انقدر غرق جنون بود که پرپر شدو رفت روز میلاد،همان روز که عاشق شده بود مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد. رفت او کسی بود که از غرق شدن میترسید عاقبت روی تن ابر شناور شدو رفت هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد دختری ساده که یک روز کبوتر شد ورفت

[+] نوشته شده توسط armin در 16:20 | |







وقتی نباشی خوب من دنیا برام بی ارزشه

 

 

دست منو رها نکن دستی که غرق خواهشه

 

 

وقتی نباشی خوب من اغوش کی جای منه

 

 

کی بشکنه بغض منو کی تکیه گاه من بشه

 

وقتی نباشی خوب من دنیامو دست کی بدم

 

 

به من بگو وقتی بری جواب عشقو چی بدم

 

 

شب گریه در هوای تو زیباترین لحظه هاست

 

 

با یاد تو این عاشقی یک لذت بی انتهاست


[+] نوشته شده توسط armin در 14:1 | |